جادوگر گندم میراث در حال تطبیق انواع غلات با شرایط آب و هوایی امروزی، توسعه بازار محلی و تلاش برای تنوع بخشیدن به سیستم غذایی است.
در یک بعد از ظهر سوزان ماه اوت، دان لوئیس، نانوا، آسیاب و متخصص غلات، بیرون از تونل خشک کردن مزرعه شرکت بذرهادسون ولی در کرهونکسون، نیویورک ایستاده است. او با مشاهده شفتهای میراث قهوهای طلایی و دانههای غلات باستانی در داخل تونل - بازماندگان دوجین نقشه آزمایشی او - آنچه را که منجر به کار زندگیاش شد به اشتراک میگذارد.
والدین لوئیس در دهه 1950 در خارج از شهر میدلتاون نیویورک، مرغدارانی بودند که هزاران پرنده را برای گوشت و تخممرغ پرورش میدادند. لوئیس هشدارهای مادرش را به یاد میآورد. او به او میگفت: «کشاورز نباش». «سعی کنید به کشاورز کمک کنید. محصولشان را بخرند تا بفروشند. بعد تو با آن هر کاری بکن.»
لوئیس گفتههای او را جدی گرفت و بیش از 20 سال است که در ماموریت توسعه بازاری قوی برای غلات منطقهای در درههادسون است. او اکنون پروژه Wild Hive Community Grain را در کلینتون کرنرز نیویورک اجرا میکند، یک عملیات آسیابکاری که از تجهیزات سنتی سنگزنی برای پردازش دستههای کوچکی از غلات ارگانیک و میراث، چاودار و سایر غلات کامل تولید شده در مزارع محلی استفاده میکند. او غلات حاصل را در رستورانهای منطقه، نانواییها و فروشگاههای تخصصی در سراسر درههادسون و از زمان همهگیری، به مشتریان خردهفروشی از طریق وبسایت خود میفروشد.
سفر لوئیس در سال 1982 آغاز شد، زمانی که او شروع به پرورش زنبور عسل به عنوان یک زنبوردار تجاری کرد و به گرده افشانی باغات در درههادسون کمک کرد. او علاوه بر فروش عسل خود در بازارهای کشاورزان در شهر نیویورک، از آن برای تولید محصولات پخته شده در یک آشپزخانه تجاری استفاده کرد. سپس در سال 2008 نانوایی و کافه Wild Hive را افتتاح کرد.
تقریباً در همان زمان، او با آرد تازه آسیاب شده محلی آشنا شد و بلافاصله تحت تأثیر طعمهای متمایز و تغذیه برتر آن در مقایسه با آرد معمولی قرار گرفت. لوئیس که نگران بود فرزندانش و نسلهای بعدی به غذای تازهای که او در حال رشد بود دسترسی پیدا نکنند، شروع به آسیاب کردن و پختن برای نانوایی و کافه با استفاده از آرد محلی کرد. او با دیدن پتانسیل آن، نانوایی و کافه را در سال 2012 به آسیاب تمام وقت بست.
اما لوئیس به سادگی یک آسیاب نیست. او همچنین دیدگاهی مترقی برای گسترش و تنوع بخشیدن به سیستم غذایی با معرفی انواع غلات منحصر به فرد و تطبیق آنها با شرایط آب و هوایی کنونی دارد. از سال 2016، او با شرکت بذر درههادسون، مرکز مزرعه درههادسون، و برنامه تحقیقات ژنتیکی دانههای کوچک کرنل، همکاری کرده است و دانههای باستانی و میراثی تقریباً فراموش شده را آزمایش میکند. او به دنبال ژنتیکهای قدیمیتر از سراسر جهان است که «ویژگیهای بسیار خوب برای رشد در شمال شرق، و برای تولید، آسیاب، پخت و پز و خوردن پس از برداشت» داشته باشد.
لوئیس احیا و تطبیق این غلات قدیمیرا نتیجه طبیعی هدف خود برای توسعه شبکهای از تولید غلات محلی میداند. بدون تقویت تنوع زیستی، سیستم کنونی کشت غلات، "واقعاً برای سیستم کشاورزی و سلامت ما خوب نیست."
احیای اقتصاد غلات درههادسون
درههادسون زمانی به عنوان سبد نان آمریکای مستعمره در نظر گرفته میشد، اما با گسترش این کشور به سمت غرب، امواج کهربایی آن نیز افزایش یافت. اقتصاد غلات منطقه در نتیجه شیوههای کشاورزی ناقص و افتتاح کانال ایری در سال 1825 فروپاشید، که حملونقل را متحول کرد و هزینهها را بهطور چشمگیری کاهش داد. شیوههای کشاورزی، از جمله آسیاب، متمرکز و صنعتی شد و در نهایت منجر به کشت تک در کشاورزی شد.
لوئیس امیدوار است که با فراهم کردن دسترسی ساکنان به تنوع غذای تازه، بتواند به توانمندسازی منطقه برای شکوفایی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کمک کند و تشویق میشود که مدلی که او ایجاد کرده است که تولیدکننده، آسیاب، نانوا و توزیعکننده را به یکدیگر متصل میکند، بر دیگران در سراسر جهان تأثیر گذاشته است. کشور خود را توسعه دهند. در حالی که شرکتهای بزرگ و کارخانههای بزرگ بر صنعت غلات تسلط دارند، مجموعهای از تلاشهای مشابه او شکل گرفته است، از جمله برخی در مین و کارولینای جنوبی.
«حکمت این است که این [غلات] ویژگیهای خوب و منحصر به فردی دارند که باید حفظ شوند. این یک داستان، یک تاریخ، یک فرهنگ، یک کیفیت است.»
آموزش مصرف کنندگان و کشاورزان برای ایجاد تقاضا، بخش بزرگ و اغلب چالش برانگیزی از کار لوئیس است. او سالها صرف توزیع نمونههای نان محلی کرد، زیرا معتقد بود مردم تنها با خوردن آن میتوانند آن را درک کنند. هنگامیکه او یک دانه را انتخاب میکند، کشاورزان را متقاعد میکند که خطر رشد محصول جدید را به خطر بیندازند، به این امید که آنها در مورد نتایج مشتاق باشند. پس از رشد موفقیت آمیز، او همچنین نانواها را متقاعد میکند که از آرد او استفاده کنند که گران است.
اخیراً، لوئیس شاهد بوده است که غلات میراثی که در منطقه رشد میکنند، مورد توجه مصرفکنندگان قرار میگیرند که به طور فزایندهای به تغذیه سالم و منشأ غذای خود علاقه دارند. کسب و کار در پنج سال گذشته سه برابر شده است، اگرچه زمان کند تابستان امسال به ویژه کند بود و جهش فروش 25 درصدی به مشتریان خردهفروشی در اوایل شیوع بیماری ادامه پیدا نکرد.
با این حال، او به مأموریت خود ایمان دارد و با وجود رکود اخیر، در بهار گذشته دو آسیاب اضافه کرد تا ظرفیت وایلد هیو را دو برابر کند و کیفیت آرد را بهبود بخشد.
کار تجربی
به طور متوسط چهار سال طول میکشد تا با موفقیت کاشته شود، سازگار شود، رشد کند و یک نوع غلات جدید به بازار عرضه شود. از سال 2016، زمانی که لوئیس شروع به همکاری با شرکت بذر درههادسون برای کشت کرتهای آزمایش بذر کرد، او و استیون کریست، کشاورز ارشد این شرکت، تقریبا 30 گونه را آزمایش کردند.
در طول فصل رشد، لوئیس چهار یا پنج بار از کرتها بازدید میکند تا ببیند گندم چگونه ایستاده است، یادداشتهای پیشرفت را بگیرد و با کریست، که مسئول کاشت، نظارت و برداشت آن است، مشورت کند. لوئیس همچنین در چند مزرعه مجاور و مرکز مزرعه درههادسون زمینهای آزمایشی و پرورشی را ادامه میدهد.
لوئیس به سمت واریتههای اروپایی، اروپای شرقی و مدیترانهای گرایش دارد زیرا ژنتیک برخلاف گندم آمریکای شمالی که به صورت تجاری برای مکانیزاسیون و افزایش عملکرد پرورش داده شده است، بدون تغییر است. او نمیخواهد ویژگیهای طبیعی گیاهان را کنار بگذارد. او میگوید: «من میخواهم بتوانم از آنها و منحصربهفرد بودنشان لذت ببرم.
لوئیس میگوید که تنها حدود شش نوع گندم از جمله گندم فرانسوی Rouge De Bordeaux با موفقیت عرضه شده است. او قصد داشت در سال جاری یک رقم آینکورن آلمانی و چاودار با پروتئین بالا استونیایی را منتشر کند، اما باران کیفیت محصولات را از بین برد و موانع بیشتری را برای کار او نشان داد.
استوارت فار از Hudson Valley Hops & Grains که شش سال است برای لوئیس غلات پرورش داده است، میگوید: «کار آزمایشی در مراحل اولیه بر روی گونهها و گونههای جدید - مطمئن نیستم که شخص دیگری این کار را انجام دهد، قطعاً در منطقه ما. "این به هیچ وجه یک فعالیت گسترده نیست."
فار و لوئیس به زودی کاشت گندم زمستانه و نخودهای زمستان گذران را آغاز خواهند کرد، آزمایشی بلندپروازانه که این پتانسیل را دارد که کشاورزان را قادر میسازد تا به طور گسترده تری از کشت این گندمهای قدیمیکه بلند هستند و غالباً مینشینند یا میریزند، استفاده کنند. (زمانی که یک دانه در ساقه نشسته یا خم میشود، جریان مواد مغذی به گیاه محدود میشود و آن را در برابر آفات، بیماریها و کاهش عملکرد مستعدتر میکند.)
در کاشت مخلوط، روشی که معمولاً در صنعت غلات استفاده نمیشود، کشاورزان دو رقم را با هم میکارند. فار قبلاً از کاشت بین کاشت استفاده کرده است، اما نه برای رشد غلات. او مجذوب این ایده بود که در آن نخودها به عنوان چوبی برای گندم عمل میکنند. نخود فرنگی که میتواند برای مصرف حیوان یا انسان استفاده شود، نیتروژن را در خاک تثبیت میکند که سپس گندم برای رشد از آن استفاده میکند.
لوئیس میگوید: «این کومبایا زیباست. حتی اگر دانههای یک طرح آزمایشی تسلیم شوند، او به دنبال آن کمبود است تا مشخص کند آیا تنوع هنوز هم میتواند ارزش ارائه کند. من دانه را از نظر وجود، مقدار تولید، سلامت آن، میزان مقاومت آن در برابر بیماری ارزیابی میکنم. اگر نمرات خوبی [از نظر طعم، اندازه عصا، و قدرت، حتی با وجود شکستن آن] داشته باشد، برای من امید وجود دارد.»
لوئیس همچنین اغلب دانش خود را با پروفسور مارک سورلز، که رهبری برنامه تحقیقات ژنتیکی دانههای کوچک کرنل را بر عهده دارد، مبادله میکند که رویکردهای نوآورانهای را برای توسعه انواع محصولات برتر ابداع میکند. لوئیس به انتخاب ژنتیک برای طرحهای آزمایشی و اجرای آزمایشهای آسیاب برای برنامه کرنل کمک کرده است. به نوبه خود، سورلز رشد بزرگتر را تسهیل کرده و دانه را برای کندو وحشی تجزیه و تحلیل کرده است.
کام ریز
لوئیس میگوید: سیستم غذایی اویتال با دانه، مهمترین جزء آن شروع میشود. او از کشاورزان، بانکهای بذر و شبکه کوچکی از پس انداز بذر در سراسر کشور که دانهها و یادداشتهای دقیق خود را به او میسپارند، منابع میگیرد. آنها پهنای باندی برای آزمایش بیشتر، کاشت، رشد، پردازش، آسیاب کردن و عرضه انواع مختلف به بازار ندارند، که رویای صرفه جویی در بذر است، اما لوئیس این کار را دارد. یک بار، لوئیس حتی از یک کنفرانس در ایتالیا یک قاشق چای خوری دانه را به خانه آورد که در جیب سکه شلوار جین کثیف در چمدانش پیچیده بود.
مجموعه مهارتهای منحصر به فرد لوئیس پخت، آسیاب کردن، و خدمت به عنوان انبار دانش به دست آمده از کار با پرورش دهندگان و پرورش دهندگان است، تواناییهایی که بسیاری از آسیابهای سنگ دیگر از آن برخوردار نیستند. به لطف کام ریز خرد شدهاش، او میتواند یک دانه گندم را در حین رشد نمونهبرداری کند تا نحوه آسیاب و طعم آن را مشخص کند. سپس او میتواند ترکیبات آرد خاصی را با ساختار، طعم و بافت ایجاد کند تا به تفاوتهای ظریف مورد نظر نانواها دست یابد. به عنوان مثال، او ممکن است گندم قرمز سفت و سختی را انتخاب کند که بسیاری از آن عبور میکنند، زیرا آن را با وجود سایر خصوصیات ارزشمندش بسیار تلخ میدانند.
این برای فار کلیدی است که میگوید ارزش بزرگ لوئیس در «پیدا کردن استفاده برای غلات» در مقیاس منطقهای مهم است که میتواند برای کشاورزان کارساز باشد. او میگوید: «اگر کسی به جز چند نفر از علاقهمندان به خانه نباشد که از آن استفاده کند، کاری انجام نمیدهد.
با وجود موانع، لوئیس معتقد است تلاش برای تکثیر گونههای کمیاب که تقریباً از بین رفته اند، ایده هوشمندانهای است. او با اشاره به دانههای خشک شده در مزرعه بذر درههادسون میگوید: «به ثمر نشستن اینگونه، تمام آنچه را که از سر گذراندهام تأیید میکند. او درباره تلاشهای مردمیو پرزحمت خود میگوید: «من همه چیز را با نوار چسب و ریسمان عدلبندی نیکل میکنم و سکه میکنم. "این به من پرداخت نمیکند. این کار عشق است.»
سازگاری با آب و هوای در حال تغییر
لوئیس با این دیدگاه مخالف است که بسیاری بر این باورند که پرورش تک کشت تنها راه تغذیه جهان است. او میگوید: «من برعکس به آن نگاه میکنم. «هر منطقه، هر آب و هوا مسائل خود را دارد. شما باید بتوانید خود را با آن وفق دهید و انتظار ژنتیکی خارج از جعبه نداشته باشید، جایی که شما فقط آن کیسه بذر را باز کرده و آن را بکارید، زیرا یک شرکت بزرگ میگوید که میتواند در هر جایی رشد کند.
آماده شدن برای بحران آب و هوا، بخش مهمیاز تلاشهای لوئیس است. دانهها باید رشد کنند و علیرغم تغییرات غیرقابل پیش بینی دما، بارندگی و رطوبت محصول تولید کنند.
برای جذب یک دانه، کشاورزان دانه انتخابی لوئیس را اغلب با دست میکارند و برداشت میکنند. سپس لوئیس نتایج را ارزیابی میکند و آنها این روند را در یک طرح بزرگتر برای چند فصل متوالی ادامه میدهند. اگر و زمانی که دانهها امتیاز کافی داشته باشند، جذب شده در نظر گرفته میشوند و میتوانند به بازار عرضه شوند. لوئیس میگوید: «اینکه آنها زنده بمانند و چگونه سازگار شوند مهم است. "این تمرکز جدید بر کیفیت بذر، توانایی سازگاری، یا مقاومت در برابر تمام افراطها - مخصوصاً مرطوب است."
اگرچه شمال شرق آب و هوای متنوعی دارد، با زمستانهای سرد و تابستانهای گرم و مرطوب، باران امسال بدترین اثراتی را که او تاکنون روی محصولات غلات دیده است، داشته است.
لوئیس با اشاره با هیجان نسبت به دستهای از مخلوط چاودار سبز کمیاب بدون پوسته که قصد دارد در پاییز امسال رشد کند و از سال 2022 وارد بازار شود، میگوید: «این یک مشکل است و بازماندگان اینجا هستند. " او ادامه میدهد. "[دانه] باید بتواند به چپ یا راست بپیچد و با مراقبت مناسب زنده بماند."
لوئیس و کریست دانهها را بررسی میکنند، از جمله یک هورانی دوروم خاورمیانه، و در مورد آزمایشهای آتی صحبت میکنند که دستههایی را در ون لوئیس بار میکنند تا در مزرعههاب تمیز و کوبیده شوند. کریست میگوید: «دان در اینجا حکمت دانهای است.
کریست با ابراز تاسف از بیگ آگ میافزاید: «حکمت این است که این [دانهها] ویژگیهای خوب و منحصر به فردی دارند که باید حفظ شوند. «[تجارت کلان] نان را به چیزی متفاوت از این غله باستانی تبدیل میکند که شایستگیهایی دارد که نمیتوان در یک جمله بیان کرد. این یک داستان، یک تاریخ، [یک] فرهنگ، [یک] کیفیت است.»
لوئیس که نسبت به تقویت رنسانس غلات در منطقه متواضع است، از افزایش مشارکت در سراسر کشور دلگرم است. او آن را به دوچرخهای تشبیه میکند که شروع به حرکت میکند. و افراد دیگر آن را میبینند و میگویند "من میتوانم این کار را انجام دهم." اوه، من این کار را خواهم کرد.» سپس آنها این کار را انجام میدهند.»
لوئیس میخواست یک میراث، یک سیستم غذایی بهبود یافته برای آینده و نسلهای فرزندانش ایجاد کند. او میگوید: «احساس میکنم که این کار را انجام دادهام، و به توسعه آگاهی [در میان] مصرفکنندگان، تولیدکنندگان و در صنعت کمک کردهام.
او میگوید: «ارزش واقعی در نتیجه نهایی است. و اینکه بتوانیم تیمیداشته باشیم که مشتاقانه شرکت کند. این آینده است.»